آخرین مطالب
عرفات
امروز در تمام مدت مراسم ختم دعای عرفه، لحظه لحظهی دعای عرفه در صحرای عرفات برایم زنده شد. تمام احساسات، حالات معنوی، مردم و حضور
تفأل سورهی ضحی
به نام او وَالضُّحَى وَاللَّیْلِ إِذَا سَجَى مَا وَدَّعَکَ رَبُّکَ وَمَا قَلَى (۱-۳/ضحی) سوگند به روز وقتی نور میگیرد و به شب وقتی آرام میگیرد
پیادهروی با دیدی جزئینگر
یادداشت ۱۶ تیر به نیت پیادهروی و رفتن به سمت رودخانهی زایندهرود از خانه بیرون زدم. با کفشی مناسب، بطری آب، یک دفتر و خودکار
ساحل
ساحل در بلندترین نقطهی ساحل رهاتر از رها بر روی شنها دراز کشیده بود. غرق در آبی آسمان بود و آرام چشمهایش را روی همگذاشت.
دخترکی در شب
دخترکی با موهایی طلایی سردرگم در خیابانهای شهر میچرخید. او نه میدانست از کجا میآید و نه میدانست به کجا میرود. بیخبر از هرجا، آرام
خاطرهی یک روز تابستانی
یکی از روزهای گرم تابستان سه یا چهار سالگیام، که آن زمان یک خواهر یک سال و نیم از خودم کوچکتر هم داشتم، به همراه