شانس در ظاهر به معنای اقبال و طالع است.
اما در باطنِ لغت به مفهوم تلاش زیاد همراه با فکر صحیح است.
شانس در باور عموم همان بخت و اقبال است که هم میتواند بد باشد و هم خوب از سر فرد بگذرد.
البته چیزی که در علوم در مورد شانس وجود دارد که هم منطقی است و هم باورپذیر این بحث خارج از کنترل بودن شانس است زیرا مسئلهی شانس خارج از تمایل و نیت و نتیجهی مورد خواست آدمهاست.
زیرا در جوامع و ما بین عموم دیدگاه در مورد شانس چیزی مابین احتمالات، تصادفی بودن تا اعتقاد قلبی داشتن و یا حتا پذیرش از نوع خرافه، کاملن متفاوت است.
به طور مثال :
در میان مردم نعل اسب وسیلهای است که عامل ایجاد شانس است.
یا
بعضی افراد معتقدند که اگر مهرهی مار را به همراه داشته باشند شانس خواهند داشت.
یا
افرادی به همراه داشتن برگ سه پر خشت را علامتی نشان از خوششانسی میدانند.
یا
در میان برخی روستایینشینان اعتقادی وجود دارد که اگر در شب ناخن بگیرند یا در شب قیچی استفاده کنند و یا کفش مهمان برعکس از رویهی کفش بیوفتد همگی نشان از بدشانسی اهل آن خانه خواهد بود.
یا
در فرهنگ روم الههی فورتونا را نشانه ایجاد شانس و اقبال عالی میدانستند، و البته در چنین مواقعی به این مجسمه پناه میبردند.
البته کلمات بخت، شانس، اقبال و این سبک کلمات که ساختهی فرهنگ عامهی مردم است ریشه در ادبیات و شعر آن اجتماع نیز دارد.
زیرا در ادبیات هر سرزمین کلماتی همهگیر میشوند که در آن محدوده و در زمانی معین ماندگاری خاصی پیدا میکنند، و بعد از ماندگاری آنها راه به مکالمات عامیانهی مردم میبرند که آهسته آهسته پارا فراتر از حوزهی ادبیات میگذارند و دغدغهی ذهنی و کلامی مردم کوچه و بازار میگردند.
اما پیشرفت کلمهی شانس به همین محدوده ختم نشد،
کلمهی شانس پا را فراتر از حوزهی ادبیات و سخن مردم گذاشت و وارد عرصهی ریاضی و احتمالات شد،
در اصل کلمهی شانس با روشی که با درصد ملاکبندی میشود از همین ریاضیات آغاز به کار کرد، به گونهای که آقاي بلز پاسکال
{بلِز پاسکال (فرانسوی: Blaise Pascal؛ ۱۹ ژوئن ۱۶۲۳ — ۱۹ اوت ۱۶۶۲) ریاضیدان، فیزیکدان و فیلسوف فرانسوی بود وی یکی از تأثیر گذارترین دانشمندان ادوار است.}
در سال ۱۶۶۴ در مکاتبهای با آقاي پیر دو فرما
{پیِر دو فرما (به فرانسوی: Pierre de Fermat) (زاده ۱۶۰۷ – درگذشته ۱۶۶۵ میلادی) ریاضیدان فرانسوی بود که قضیه آخر فرما، قضیه کوچک فرما ، اعداد فرما و روش تجزیه فرما به نام اوست.}
نظریهی شانس( احتمال) را پایهریزی
کردند که در واقع پایهای از علم آمار است.
در این قسمت به گردآوری ضربالمثلهایی در مورد اقبال و شانس پرداختهام:
☆بخت که برگرده فالوده دندان میشکند.
☆به امید نشستن همان و در بستر خوابیدن همان
☆عمر شانس با عمر گلوله برفی بر بخاری یکی است.
☆طالع هر کس به دست خودش است.
☆کالسکهی شانس همیشه به سر منزل مقصود نمیرسد.
☆کسی که به امید شانس زنده باشد سالها قبل مرده است.
☆در پی برقی که در آسمان شانس زده میشود ابر تیره را هم در انتظار داشته باش.
☆مردم بینوا و تیرهبخت درمانی جز امید ندارند.
☆این شخص آدم خوششانسی است.
☆خوشبختی هرکس دست خودش است؛ طرف آدم خوششانسی است؛ برای یکی رحمت و برای دیگری زحمت.
☆هرکسی آهنگر بخت و اقبال خودش است(آلمانی).
☆قارچ خوشبت است( یعنی کسی که شانسش از خاک سر برنیآورد)(آلمانی).
☆سعادت و خوشبختی تنها چیزی است که اگر قسمت شود، دوبرابر میشود.
☆قسمت کردن شادی، شادی را دوبرابر میکند.
یا
شادی تقسیم شده، شادی دوبرابر شده است.
☆اگر خوشبختی به همان راضی باش.
☆کسی که خوشبخت است نباید درخواست خوشبختی بیشتر کند.
☆خوشبختی و شیشه چه آسان میشکند.
☆قضا و بلا بود.
☆در بیبرقی که در آسمان شانس زده میشود ابر تیره را هم در انتظار داشته باش.
☆مردم تیرهبخت درمانی جز امید ندارند.
☆شانس و اقبال اسلحهای است که شیطان به دست ما میدهد.
☆شانس(بخت) یک بار در خونهی آدم رو میزنه.
☆شانس یار مردان سختکوش است.
☆شانس به سراغ ذهنهای آماده میرود.
☆یه مرد سه چیز لازم دارد، ایمان، ممارست، شانس.
☆آزادی چیزی جز شانسی برای بهار بودن نیست.
☆خوششانس بوده است.
☆خداخواسته به انها داده به ما نخواسته نداده.
☆هرچه کنی به خود کنی گر همه نیک و بد کنی…
☆کسیکه که همهی سلاحهای خود را رها کرده و نالهکنان میگوید: نمیتوانم، از من ساخته نیست، بدشانسم، ترحمانگیزترین مخلوق دنیاست.
☆افرادی هستند که نورچشمی شانس و اقبالاند و هر وقت سقوط میکنند مانند گربه روی دوپا برزمین مینشینند.
#آسیه_عباسیان
@asieh_abbasian.nevisande
یادداشت روز ۴۶
2 پاسخ
هرکسی آهنگر بخت و اقبال خودش است(آلمانی).
هرچه کنی به خود کنی گر همه نیک و بد کنی…
☆شانس به سراغ ذهنهای آماده میرود.
من به این سه تا ضرب المثل اعتقاد زیادی دارم
چقدر زیبا و کاربردی😍🌹