داستان من

دختری با قلبی از طلا

یکی بود یکی نبود غیر از خدا هیچ‌کس نبود، در این روزهای بی‌کسی و پرکسی یک روز کاری و عادی وسط روزهای خاکستری هفته از

ادامه مطلب »